مجموعه ای کمیاب از عکس های آرنولد شوارتزنگر
محقق : مسعود احمدلو
فلسفه کیای (فریاد قدرت)
کیای در معنی لغوی رزمی به معنی کشیدن فریاد بلند همراه تخلیه هوای شکم میباشد که میتواند قبل و حین اجرای ضربات اجرا گردد .
محقق : مسعود احمدلو
اشارات فلسفی و عرفانی از نگاه بودو
اشارات فلسفی و عرفانی از نگاه بودو
این نوشته ها بخشی از خوشنویسی کانجی (یکی از خطوط نگارش در زبان ژاپنی) است که هرکدام از آنان اشارات فلسفی و عرفانی به بودو دارند.
محقق : مسعود احمدلو
بــدن و فکر مثل یک واحد
بــدن و فکر مثل یک واحد
کنشین ایچینیو – Ken Shin Ichi Nyo
ترجمه لغوی این اندرز ژاپنی بدین صورت میباشد؛ مشت و قلب، یک واحد هستند. از آنجائیکه ضربه مشت رایجترین و اساسیترین تکنیک در کاراتهدو است اساتید ژاپنی همواره از مشت بعنوان استعارهای برای بدن استفاده کردهاند که بیانگر دلاوری و قدرت فیزیکی است.
محقق :مسعود احمدلو
فلسفهی تمرین در کاراتهدو ( قسمت سوم)
مای – Mai – فاصله
در کاراته مای عبارتست از فاصله بین بدن شما و حریف. مسأله تنها فاصلهی فیزیکی نیست چرا که این شامل عامل زمان هم میشود که ناشی از رابطهی متقابل بین شما و حریف میباشد.
سه نوع فاصله وجود دارند:
محقق : مسعود احمدلو
فلسفهی تمرین در کاراتهدو ( قسمت دوم )
کیای Kiai (” کی Ki” – ذهن، ” آی Ai” – هماهنگی)
کیای عبارتست از اتصال انرژی یا به بیان دیگر انفجار انرژی است. کیای فریاد بسیار قویای است و هنگامیکه ضربهای روی هدف اصابت میکند انجام میشود. هدف از انجام کیای تبدیل قدرت کی به قدرت فیزیکی است. کیای به پروسه انتقال انرژی از ضربهی اجرا شده جهت مخدوشکردن حریف کمک بسیاری دارد. این عمل در کوآتسو نیز کاربرد دارد. کیای میتواند ابزار مؤثری جهت تنظیم سیستم تنفسی شخص نیز باشد. برای مثال در حالیکه نفس خود را در سینه حبس کردهاید سعی کنید ضربهی مشتی را اجرا کنید! قابل ذکر است که در بسیاری از مواقع کیای زیاد از حد مورد استفاده قرار میگیرد. بارها دیده میشود که هنرجویان بطور مداوم، با انجام هر ضربة لگد یا مشت، کیای میکشند. تنفس نادرست و کیای بیموقع باعث از بین رفتن توازن در تکنیک میشوند.
کیمه – Kime – تأثیر، تصمیم
در هنگام اجرای تکنیک لازم است که نهایت قدرت و یا انفجار انرژی در یک لحظه صورت گیرد. ضروری است تا جهت رسیدن به این هدف سعی شود بوسیله تنفس صحیح، هماهنگی لازم را بین روح و جسم بوجود آوریم تا کی بتواند انفجار یاد شده را به نمایش بگذارد.
هر بار که تکنیکی انجام میشود باید از کیمه استفاده شود. کیمه رابطهی مستقیم با زمان و لحظهای که باید ضربهی اجرا شده کامل شود، دارد. بطور مثال؛ اگر شخصی خیلی سریع واکنشی در مقابل حمله حریف نشان دهد، حریف مقابل متوجه آن شده و حمله خود را در آخرین لحظه به نحوی دیگر اجرا میکند، مسلماً دفاع مناسب در برابر آن حمله غیر ممکن خواهد بود.
سه لحظهی متفاوت جهت واکنش در مقابل حمله وجود دارد که میتسو نو سِن نامیده میشود. اولین سِن عبارتست از اینکه منتظر شویم تا حریف حمله خود را کامل کند و قادر به تغییر آن نباشد و در آن لحظه دفاع کنیم. این تاکتیک گو نو سِن نامیده میشود. دومین نوع سِن این است که همزمان با حرکت یا حمله حریف واکنش نشان دهیم. این تاکتیک سن نو سن نامیده میشود و سومین نوع سِن که کمال مطلوب ساموراییها بود و سالهای زیادی سخت تلاش میکردند که به آن برسند و آن حسی است که همگان آن را حس ششم مینامند. حسی که در آن بتوان احساس کرد که حریف در فکر خود قصد حمله دارد، البته قبل از اینکه هیچگونه حرکتی را شروع کند. چنانچه قادر به این کار باشیم در واقع میتوانیم از بروز زد و خوردها جلوگیری یا اجتناب کنیم.
مِتسوکه – Metsuke – خیره شدن
مِـه نو کوباری – Me no Kubari – نگاه در مبارزه
کاراته در بعد روحی و فیزیکی دارای چهار نظریه است؛
- گان (چشمها)
- سوکو (پاها)
- تن (جرأت و شجاعت)
- ریکی (قدرت)
از ترتیب قرار دادن این نظریات میتوان متوجه شد که چشمها مورد تأکید بیشتری است. چشمها و جهت نگاه (مِتسوکه) شامل دو بخش اصلی است؛ خیره شدن (فیکس کردن)، و حرکت چشمها.
باید سوی نگاه یا بهتر است بگوییم خیرهگی چشممان را بروی چشمان حریف متمرکز کنیم. تغییر دادن جهت نگاه، قصد داشتن برای انجام کار و یا هدفی نهفته را بیان میکند. از این طریق نیز شما هم میتوانید متوجه شوید که حریف قصد انجام چه کاری را در سر دارد. ولی بعضاً نیز باید نیم نگاهی هم به مشت حریف داشته باشید. چرا که معمولاً، مشت اولین قسمتی از بدن است که حرکت میکند.
مهمترین مسأله نحوهی حرکت چشمهاست و نیز آنچه که چشمها بعنوان موضوع تماشا انتخاب میکنند، از اهمیت بسیاری برخورداری است. موساشی میاموتو تأکید فراوانی داشت بر این موضوع که باید چشمها را طوری تقویت کنیم که بتواند بر افکار حریف نیز نفوذ کند، چشمانی که فقط پدیدههای سطحی را مشاهده میکنند از ارزش کمتری برخوردارند. میاموتو گفته است:
” اگر به چپ نگاه کنید، سمت راست را فراموش میکنید. اگر به دست حریف نگاه کنید، فکرتان فقط به دست او توجه میکند. اگر به پای حریف نگاه کنید، فکرتان فقط به پای او توجه میکند.”
منظور او از این گفتهها این است که یک قسمت از بدن حریف، دست، پا و یا حتی لباس او، چشمهایتان را منحرف میکند و در نتیجه فکر فقط روی آن قسمت متمرکز میشود. این مسأله باعث خواهد شد که فکر و بدنتان بیدفاع (خالی) باقی بمانند، مانند خانهای که از نفرات خالی است و آماده برای حمله دزدان میباشد. فکر و بدن خالی هم هدف بسیار عالیای است برای حملات حریف. ولی چنانچه بتوانیم با چشم فکر نگاه کنیم و به مقاصد و اهداف حریف نفوذ کنیم و چیزی فراتر از پدیدههای سطحی ببینیم، در آن صورت قادر خواهیم بود که تمام حرکات و حملههای حریف را به درستی پیشبینی کنیم.
فلسفهی تمرین در کاراتهدو
کاراته نی سنته ناشی – Karate ni Sente Nashi – کاراته با دفاع شروع میشود
این اصل پایه در تمرینات کاراته، تأکید بسیار بر تقویت اراده و کنترل شخص بر رفتار و اعمال خود دارد. نه فقط در کاراته، حتی در زندگی روزمره نیز این کنترل باید محسوس باشد. کاراته بعنوان هنری برای دفاع از خود محسوب میشود و همیشه نیز باید با این دید به این هنر اُکیناوایی نگاه کرد.